سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
من از هنگام بعثتم تا روز قیامت، شفیع هر آن دوتنی هستم که در راه خدا با یکدیگر، دوستی و برادری می کنند. [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: دوشنبه 103 اردیبهشت 24

امتحان مردم در عالم ذرّ

از بعضی روایات استفاده می شود که خداوند پیش از این دنیا، در آفرینش، مردم را امتحان کرد؛ به این صورت که آتشی افروخت و به آنان فرمود در آن وارد شوند. گروهی داخل شدند و بر ایشان سرد و سلامت بود و گروه دیگر اصلاً داخل نشدند. این طاعت و معصیت خداوند، آثاری در طینت (گِل) و اخلاق آنها گذاشت که در دستهی اوّل باعث توفیق و در دستهی دوّم باعث سلب توفیق و شدّت امتحان آنان در دنیا شد.

از این رو زراره از امام باقر (ع) روایت می کند که فرمود: اگر مردم آغاز آفرینش را بدانند، حتی دو نفر در مسئلهی اختلاف نمی کنند؛ آنگاه فرمود: خداوند تبارک و تعالی قبل از آنکه خلق را بیافریند، فرمود: ای آب خوشگوار! هست شو تا بهشت و اهل طاعتم را از تو بیافرینم؛ و نیز فرمود: ای آب شور و تلخ! وجود یاب تا از تو آتش و معصیت کارانم را بیافرینم؛ آنگاه این دو را با هم مخلوط کرد. به همین جهت گاهی مؤمن کافر می زاید و گاهی کافر مؤمن می آورد. آنگاه گِل آدم را از پوستهی زمین گرفت و آن را به شدّت سایید؛ به یکباره آنان مانند مورچه به جنبش در آمدند.

در اینجا خداوند به یاران راست فرمود: به سلامت به سوی بهشت بروید و به یاران آتش فرمود: به سوی آتش روید؛ و (از این فرمان) باکی ندارم. سپس دستور داد آتش افروخته شود و به یاران چپ فرمود: وارد آن شوید؛ ولی آنها ترسیدند و وقتی به یاران راست فرمود: داخل آن شوید، آنها داخل شدند. خداوند فرمود: بر آنها سرد و سلامت باش. یاران چپ گفتند: پروردگارا! از لغزش ما در گذر. فرمود: شما را بخشیدم؛ پس داخل آتش شوید. آنان دوباره به طرف آن رفتند؛ ولی باز ترسیدند. در اینجا بود که طاعت و معصیت (برای اوّلین بار) ثبت شد. پس این دسته نمی توانند از آن دسته باشند و آن دسته نمی توانند از این دسته گردند. {بحار ج5 ص252 از محاسن. در صفحهی * متن، توضیحی دربارهی این حدیث گذشت}

و نیز در تفسیر علی بن ابراهیم با سند مؤلّف از جابر جعفی از امام محمّد باقر از پدران بزرگوارش از امیر المؤمنین ? روایت نموده است که در خبر طولانی فرمود: خداوند متعال به فرشتگان فرمود: «انّی خالق بشرا من صلصال من حمأ مسنون * فاذا سوّیته و نفخت فیه من روحی فقعوا له ساجدین؛ (به خاطر آور) هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت: من بشری را از گل خشکیده ای که از گل بدبویی گرفته شده، می آفرینم. هنگامی که کار آن را به پایان رساندم و در او از روح خود دمیدم، همگی برای او سجده کنید!». (حجر/28و29) این تکریمی از طرف خداوند نسبت به آدم، قبل از آفرینش او و حجّتی از او بر فرشتگان بود. آنگاه فرمود: خداوند یک مشت آب شیرین گوارا با دست راستش گرفت ـ و هر دو دست راستش راست است ـ و آن را در کف خود نواخت، تا خشک شد؛ سپس فرمود: پیامبران، فرشتگان، بندگان صالحم، امامان هدایت و نیز داعیان بهشت و پیروان ایشان تا روز قیامت را از تو می آفرینم و باکی ندارم و از آنچه می کنم سؤال نمی شوم، ولی آنان از اعمالشان سؤال می شوند و در برابر آن مسؤولند. سپس مشت دیگری از آب شور و تلخ گرفت و آن در کف خود نواخت، تا خشک شد و به آن فرمود: زورگویان، فرعون ها، سرکشان، همکاران شیطان، داعیان به سوی آتش و پیروانشان تا روز قیامت را از تو می آفرینمو باکی ندارم و از آنچه می کنم سؤال نمی شوم؛ ولی آنان مورد سؤالند. فرمود: برای اصحاب چپ شرط بداء را گذاشت؛ ولی در مورد اصحاب راست، چنین شرطی نگذاشت. سپس هر دو آب را در کف خود مخلوط کرد و آن را نواخت؛ پس آنها را در حالی که عصاره ای از گل بودند، در برابر عرش خود خالی کرد. {تفسیر قمی ج1 ص36 و به نقل از آن، بحار ج5 ص237}

همین روایت را صدوق (رضی الله عنه) در علل با سند دیگری از جابر نقل کرده است. {علل الشرایع ج1 ص104}

و نیز در تفسیر عیّاشی از زراره نقل می کند: مردی از امام صادق (ع) دربارهی این آیهی شریفه پرسید: «و اذ اخذ ربّک من بنی آدم من ظهورهم ذرّیّاتهم» (اعراف/172) {قرائت مشهور «ذرّیّتهم» بدون الف می باشد؛ ولی یکی از قرائات با الف است} حضرت در حالی که پدر بزرگوارش می شنید، فرمود: پدرم به من فرمود: خداوند متعال مشتی از خاکی که آدم را از آن آفرید، گرفت و بر روی آن آب شیرین گوارا ریخت و چهل صبح آن را رها کرد؛ سپس از آب شور و تلخ روی آن ریخت و چهل صبح آن را رها کرد. وقتی که این گِل وَرآمد، خداوند آن را گرفت و به شدّت مالش داد ـ سپس حضرت همین گونه دو کف دست خود را به هم مالید ـ در این حال (انسانها) مانند مورچه از راست و چپ به حرکت در آمدند؛ پس به همهی آنان فرمان داد وارد آتش شوند. اصحاب راست وارد شدند؛ آتش بر آنان سرد و سلامت شد؛ ولی اصحاب چپ از ورود به آن خودداری کردند. {تفسیر عیّاشی ج1 ص39 و به نقل از آن، بحار ج5 ص257 و تفسیر برهان ج2 ص46 با اندکی تفاوت، با سند صحیح از کافی نقل کرده است}

و نیز علل با سند مؤلّف از ابن اذینه روات نموده که خدمت امام صادق (ع) بودیم؛ نام یکی از شیعیان برده شد. گفتیم: کمی تند است. حضرت فرمود: از علائم مؤمن آن است که تندی داشته باشد. گفتیم همهی شیعیان چنین هستند. حضرت فرمود: هنگامی که خداوند آنان را آفرید، به اصحاب راست (که شما همان ها هستید) دستور داد داخل آتش شوید. آنها نیز داخل شدند و از آن حرارت شدیدی به آنان رسید. این تندی از آن حرارت است؛ و نیز به اصحاب چپ (که مخالفین شیعیان هستند) فرمان داد داخل آتش شوند. آنان وارد نشدند. به این جهت از آنها منش و وقار دیده می شود. {علل الشرایع ص85 و به نقل از آن، بحار ج5 ص241}

البته روایاتی که بر مقصود ما دلالت می کند، منحصر به آنچه ذکر کردیم نمی باشد. در این زمینه به بحار (چاپ جدید)، جلد3، باب11، دین حنیف و فطرة و صبغة الله و تعریف در میثاق و جلد5، باب 10، طینت و میثاق و جلد 61، باب 43، در خلقت ارواح قبل از اجساد، رجوع کنید.

البته کیفیت سؤال و جواب در عالم ذرّ و ارواح و همچنین کیفیّت تأثیر آتش در طبیعت ها، برای ما معلوم نیست؛ ولی اصول مطلب قابل انکار نیست؛ و دلالت روایات بر سبقت زمانی ارواح و اینکه خداوند بندگان را در عالم ذرّ تکلیف نمود و بعضی طاعت و عدّهی دیگری در آنجا مخالفت کردند، روشن است؛ بخصوص برای کسی که مجموع روایات معصومین ? را دربارهی آغاز خلقت و چگونگی آن ملاحظه کند.


 نوشته شده توسط محمد جوانمردی در یکشنبه 88/7/19 و ساعت 12:3 عصر | نظرات دیگران()
درباره خودم

معاد شناسی
محمد جوانمردی
این وبلاگ در مورد معاد ودنیای آخرت و برزخ میباشد که سعی بنده این است که بتوانم به صورت علمی به این مسئله بپردازم . ان شاء الله

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 3
بازدید دیروز: 24
مجموع بازدیدها: 182809
فهرست موضوعی یادداشت ها
آرشیو
جستجو در صفحه

خبر نامه