سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هرگاه دانش انسان افزون شود، بر ادبش افزوده و بیم وی از پرودگارش، دو چندان شود . [امام علی علیه السلام]
 
امروز: یکشنبه 103 اردیبهشت 23

فرق روح و بدن، در عوارض آنهاست

گفتیم روح و بدن انسان هر دو از مادّهی آفرینش اشیاء دیگر آفریده شده اند و فرق بین روح و بدن، به لطافت، یا تراکم و عرضهای دیگر است. بنابراین ممکن است گاهی بعضی از ارواح متراکم شده و با چشم عادی دیده شود؛ چنانکه جنّ و فرشته این گونه هستند (1) و ممکن است بدن آن چنان لطیف شود، که دیده نشود.

از دلایل مطلب فوق، روایت محمّد بن مسلم از امام محمّد باقر (ع) و روایت احتجاج از امام صادق (ع) است (2) و نیز روایت شده که خداوندی متعال قلوب یا ارواح شیعیان را (تعبیر روایت مختلف است) از مادّهی اصلیِ بدنهای ائمّه ? آفریده است. (3)

البته اینکه روح، جسم لطیفی چون هوای متحرّک است (چنانکه در دو روایت گذشته به آن تصریح شده) منافات ندارد با اینکه دارای ویژگی های مادّی حیرت انگیزی باشد؛ چنانکه بدن که شکّی در جسمانیّت آن نیست، دارای ویژگی هایی است که فلاسفه و پزشکان متخصّص از شماره و فهم حقیقت آن ناتوانند. هرچند روح ویژگی هایی نیز دارد که با مادّیّت و جسمانیّت آن ناسازگار است؛ زیرا این ویژگی ناشی از نور علم، قدرت و کمالات غیر مادّی ضمیمهی آن است؛ که نه از جنس مادّه و نه جزء آن و نه صادر و متولّد از مادّه هستند. این فرق مهمّ بین روح انسان و اجسام لطیف و متراکم دیگر است؛ و گفتیم که انسان این نور غیر مادّی و مغایرت آن با روح را تا اندازه ای درک می کند.

چنانکه در بحث علم گفتیم، یکی از راههای فهم وجود این حقیقت و اینکه این نور بیرون از حقیقت انسان است و هرگز نمی تواند جزئی از او بشود، آن است که هنگام خواب و بی هوشی ما آن را از دست می دهیم و شاهد دیگر آنکه ما زمانی آن را نداشته و سپس آن را یافته ایم. این دریافت و فقدان و عمومیّت آن در همهی انسانها، ما را متوجّه می کند که ذات انسان تاریک و مرده است و حیات و شعور او از اوّل تا آخر عمر، به برکت این نور خارج از ذات انسان است. و هرگاه این نور را بیابد، عالم و وقتی آن را از دست بدهد، برای همیشه نادان؛ یا به صورت موقّت فراموش می کند. ولی دریافت این نور، با آمیخته شدن ذات انسان با این نور نبوده؛ چنانکه از دست دادنش با دوری و مفارقت مکانی نیست.

پس از روشن شدن مغایرت نور علم و کمال با حقیقت انسان، مغایرت آن با اشیایی که با حواسّ ظاهری درک می شود، روشن تر است؛ زیرا هرچه با حواسّ ظاهری درک می شود؛ خواه جوهر باشد یا عرض، ذاتش تاریک بوده و علم روشنی بخش و ظاهر کنندهی آنها، نور است.

همه این ها در معلومات بیرونی، یعنی محسوسات بود. و اما معلومات نفسانی درونی، یعنی تصوّرات آنها، نیز با نور خارج از ذات عالم کشف و ظاهر می شوند. این نکته برای کسی که نور علم را بشناسد، واضح است و چنانکه گذشت، دلیل بر همهی این مطالب، خود نور علم است؛ که ذاتش روشن و روشنگر غیر خود است و فقط معلّم در این زمینه باید شاگرد را به این مطلب توجّه دهد و یادآوری کند. او خودش این مطلب را در درون خود می یابد و راه دیگری برای اثبات این مطلب وجود ندارد.


 نوشته شده توسط محمد جوانمردی در یکشنبه 88/7/19 و ساعت 11:59 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

معاد شناسی
محمد جوانمردی
این وبلاگ در مورد معاد ودنیای آخرت و برزخ میباشد که سعی بنده این است که بتوانم به صورت علمی به این مسئله بپردازم . ان شاء الله

آمار وبلاگ
بازدید امروز: 13
بازدید دیروز: 13
مجموع بازدیدها: 182795
فهرست موضوعی یادداشت ها
آرشیو
جستجو در صفحه

خبر نامه