معاد شناسی
تفسیر قرآن حضرت آیت الله خامنه ای
یقین به آخرت ، اثبات قیامت
در منطق اسلام ، اعتقاد منشأ عمل است
اما اعتقاد در منطق اسلام باید منشأ عمل باشد ، چون ما در محدودهی اعتقادات اساسی اسلام ، اعتقادی که به عمل ارتباط نداشته باشد نداریم و توحید ، اعتقاد به وجود و وحدانیت خدا ، منشأ مجموعهای از قالبهای زندگی است و آخرت هم همینطور است . زندگی برای کسی که اعتقاد دارد مرگ آخرین مرحلهی حیات اوست با هدف و با کیفیت و روحیه خاصی است و برای کسی که معتقد است مرگ پایان بخشی از زندگی است با هدف و جهت و روحیه دیگری است . فرق میکند که انسان فردائی و ماورائی پس از پایان این ساعت برای خودش معتقد باشد یا نباشد و فرق میکند که شما درسی را که میخوانید معتقد باشید این درس پس از یک ساعت ، س از یک روز، پس از یک سال ، پس از بیست سال به کار شما خواهد آمد ، یا معتقد باشید که نه ، هرگز به کار شما نخواهد آمد . فرق است بین این که انسان بداند در این زندگی هر حرکتی که از او سر می زند یا هر سخنی که میگوید ، یا هر تلاشی که میکند ، حتی هر عدم تلاشی ثبت میشود . این ثبت خواهد شد اگر هم تلاش نکردید ، یعنی ایستادید ، یعنی ایستادید تماشا کردید تا او بمیرد این هم ثبت میشود، حتی بالاتر از این : هر نیتی که شما بر دل میگذرانید ثبت میشود. و لذا کسی که به این اعتقاد دارد یک جور زندگی میکند ،آن کسی هم که معتقد است نه آقا هر کاری که خواستی بکن ، حداکثر اگر قانون و حکومتی هست ، مواظب باش مردم نفهمند ، این یک جور دیگری زندگی خواهد کرد و یقین به آخرت زندگی را در یک جهت خاصی حرکت خواهد داد .
پس بزرگترین تضمین کنندهی سلامت عمل و سلامت اندیشه و روحیات انسان و مصلحتهای انسانی اعتقاد به آخرت است و اعتقاد به اینکه همهی این چیزها یک روز فیرق منشور( 3 – طور ) در یک دفتر گشوده شدهای عرضه خواهد شد . بلکه حتی طبق آیات قرآنی هر یک از این اعمال تجسم پیدا خواهد کرد . ولذا قائل بودن به آخرت صرف یک اعتقاد محض نیست که حالا بگوئیم یکی عقیده دارد ، یکی هم عقیده ندارد چه فرقی میکند ؟ دو نفر آدم هستند در جوار همدیگر زندگی میکنند ، این عقیده دارد دیگری عقیده ندارد ، نه این چنین نیست ! شما در اصول عقاید اسلامی، عقیدهای که منقطع باشد از زندگی و از عمل اصلاً ندارید و اعتقاد به آخرت و اعتقاد به قیامت و اعتقاد به محاسبه و پرس و جو و اعتقاد به جزا برای هر عمل و یقین به اینها،تأثیرات زیادی در زندگی دارند و زندگی را شکل خواهند داد. لهذا، همانطور که در قرآن هست: یکی از اولین کارهای ادیان این است که عقیده را در ذهن مردم قرار بدهند و به مردم تفهیم کنند که زندگی شما با مرگ پایان نمیپذیرد،بلکه بعد از مرگ هم، زندگی و حساب و جزا است، و به انسانها بفهمانند که اینجا صحنهی عمل است و آنجا برداشت از عمل . پس اعتقاد و یقین به آخرت هم یک مسأله است . البته این یقین را از کجا باید حاصل کرد برای اصل قیامت ؟ یعنی اینکه پس از مرگ زندگی به انسان برمیگردد و انسان مورد محاسبه قرار میگیرد و به خاطر کارهای بد مجازات میشود و به خاطر کارهای خوب پاداش میبیند ، اصل این معنا با برهان عقلی قابل اثبات هست ، علاوه بر اینکه نقل هم که سخن پیغمبران باشد پشتوانهی این اعتقاد است.
به این معنا که وقتی شما پیغمبر را قبول کردید ، وحی او را قبول کردید و وقتی او به شما گفت قیامت هست ، بطور طبیعی از او میپذیرید ، ولو عقل شما هم شما را به او رهنمون نشود. ولی عقل هم رهنمون میشود . یعنی اگر کسی به خدا معتقد باشد ( البته اگر بخدا معتقد نباشد مسأله قیامت منتفی است ) امکان ندارد این زندگی را با مرگ تمام شده فرض کند، زیرا یک چیز ابتر و یک چیز ناتمام و یک حرکت ناقصی است. لذا حرکت کامل آن است که اولاً: پاداش کار خوبی را که میکنید ببینید (در دنیا انسان پاداش نمیبیند) یا اگر کار بدی کردید سزایش را ببینید، این ظلمها، این جورها از آن طرف آن مجاهدتها و آن تلاشها و آن زحمتها اگر خدایی هست باید پاداشی داشته باشد .
از نشانههای متقین یقین به آخرت است
« هم یوقنون » : و آنان به آخرت یقین میورزند . یقین به آخرت نشانهی متقین است و آخرت هم ، آن نشأه و مرحلهی بعد از دنیاست که چون متأخر از دنیاست به آن میگویند آخرت و دنیا چون مرحلهی نزدیکتر به ماست و الان ما در ان زندگی میکنیم به آن میگویند دنیا ، پس یکی از نشانههای باتقوا یا متقی ، یقین به آخرت است ، و بارها گفتیم: از ارکان و از اصول و از مایه های اصلی تدین و تقوا یقین به آخرت است . که یک مرحله والائی است ، ولذا گمان به آخرت کافی نیست .
برهان عقلی و برهان نقلی در اثبات قیامت
پس اعتقاد به قیامت ، از اعتقاد به خداوند قابل انفکاک نیست و اصل مسألهی قیامت و مسألهی آخرت این است که برهان عقلی و برهان نقلی هم دارد. اما برای جزئیات و تفاصیلش ما از عقل دلیلی نداریم و لذا بایستی نقل به ما بفهماند چه جزئیاتی در آخرت وجود خواهد داشت و قیامت چگونه است ؟ اینها را قرآن برای ما تصویر میکند که حساب انسان چگونه انجام میگیرد ؟ و اگر قرآن نگوید ، عقل ما راهی برای شناخت اینها ندارد ، که بهشت چه جورجائی است ؟ جهنم چگونه جائی است ؟ انسانها در قیامت چه وضعیتی دارند ؟ انسانها در قیامت چه میکنند ؟ آنها را عقل نمیتواند بفهمد اما صحنه های زندهی آنها را قرآن بیان کرده یکی از نویسندگان معروف مصری ( سید قطب ) در همین زمینهها دو کتاب نوشته که یکی مشاهده القیامه است ، یعنی منظرههای قیامت . و او میگوید : قرآن اینجا از بیان عادی فراتر رفته و صحنه نگاری میکند ( ترسیمیکند ) واقعیت هم همینطور است ! انشاءالله با قرآن که یک قدری انس بگیرد ، آیات قیامت خیلی آیات عجیبی است ! و قتی انسانها آنها را باتدبر میخواند کانّه دارد صحنهی قیامت را در مقابل چشم خودش از نزدیک مشاهده میکند و از طریق نقل میشود به این جزئیات رسید . این هم خصوصیات آخر ، و وقتی این خصوصیات تمام شد میفرماید : اولئک علی هداً من ربهم (5 – بقره) این کسانی که این شش خصوصیت را دارند از سوی پروردگارشنا بر هدایتند و علاوه بر اینکه خود این خصوصیات نشانهی هدایت الهی است خود اینها کمک میکند به هدایت یافتن انسان و مراتب راههای جدید و منطقهای ناشناخته و حقایق تازهای را به برکت این تقوایی که از اینها حادث شده از قرآن استنباط میکند و همانطور که گفتیم: این قرآن مایهی هدایت متقین است این هدایت را از چه کسی و از کجا میآورند ؟ از قرآن . اولئک همالمفلحون (5 – بقره) و همانانند رستگار و کامیاب شوندگان . پس ، اول سوره بقره گفت : این قرآن وسیلهای برای هدایت است ، هدایت چه کسی؟ هدایت مؤمنین و یک تصور اجمالی از مؤمن (یعنی از متقین) در این آیات چند گانهی اول سورهی بقره به ما داد.